اصل تساوی مجازاتهااصل تساوی مجازاتها از اصطلاحات علم حقوق بوده و به معنای تساوی مجازات مجرمینی است که در شرایط مشابه مرتکب جرم مشابه شدهاند. از دیدگاه اسلامی ثروت، نژاد و طبقه اجتماعی و امثال آن نمیتواند عاملی برای برتری باشد؛ بنابراین مجازات باید با جرم ارتکابی تناسب داشته باشد و نه عواملی چون ثروت، نژاد و طبقه اجتماعی. محدوده اصل تساوی مجازاتها در قانون شامل حدود، قصاص و دیات و مجازاتهای تعزیری و بازدارنده میشود. ۱ - تعریفاصل تساوی مجازاتها بدین معناست که در مورد مجرمینی که در شرایط مشابه مرتکب جرم مشابه شدهاند، باید مجازات مشابه و متساوی تعیین شود. [۱]
شامبیاتی، هوشنگ، حقوق جزای عمومی، ج۲، ص۲۷۰، نشر ویستار، تهران، ۱۳۷۴، چ پنجم.
اختلاف طبقه اجتماعی و امتیازات شخصی، نژادی، مقام علمی، شغل و ثروت نمیتواند موجب اختلاف و تفاوت مجازات شود. قانون کلی و عمومی بوده و شخص یا فرد معینی را نمیشناسد. [۲]
شامبیاتی، هوشنگ، حقوق جزای عمومی، ص۲۷۰.
اصل تساوی در مجازاتها، تبلور اصل مساوات در برابر قانون؛ در حوزه قوانین کیفری است. [۳]
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ص۶۴۶، نشر کنج دانش، تهران، ۱۳۸۰، چ ۱۱.
(«اصل مساوات اصلی است از اصول حقوق عمومی که به موجب آن افراد صرف نظر از جنسیت، طبقه، مذهب، ثروت، و شغل دارای حقوق و تکالیف مساوی میباشند». این اصل از اصول پذیرفته شده در قوانین اساسی از جمله قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. مساوات در برابر قانون بدین معناست که «قانون کشور باید درباره همه اتباع آن جاری شود و هیچ کس از حد شمول قانون مستثنی نیست». [۴]
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ص۶۴۶، ، شمارههای ۵۱۴۳ و ۵۱۴۷، نشر کنج دانش، تهران، ۱۳۸۰، چ ۱۱.
لازم به ذکر است که مقصود از حقوق عمومی دو رشته حقوق عمومی داخلی و حقوق بین الملل عمومی است که در تعریف حقوق عمومی داخلی آمده است: «مجموعه قوانینی است که ناظر است به تشکیلات کشوری و حاکم است بر روابط دولت و ماموران او در مقابل افراد جامعه و شامل قوانین اساسی، اداری و جزایی میباشد».) [۵]
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، ص۲۳۸، شمارههای ۱۸۸۸ و ۱۸۹۰، نشر کنج دانش، تهران، ۱۳۸۰، چ ۱۱.
۲ - جایگاه در نظامهای حقوقیبه اعتقاد ژان پرادل در میان اندیشمندان حقوق کیفری، بکاریا پس از منتسکیو، در فصل ۲۷ رساله جرایم و مجازاتها بر این اصل تاکید کرده و میگوید: «مجازاتها باید برای نخستین و آخرین نفر از شهروندان یکسان باشد.» او بر خلاف برخی مکاتب کلاسیک که از کیفر نابرابر برای نجیب زاده و رعیت سخن میگفتند، معتقد بود: «اندازه کیفر تابع احساسات بزهکار نیست. بلکه تابع خسارات عمومی است، به طوری که هر چقدر عامل آن دارای امتیازات بیشتری باشد، میزان آن نیز قابل توجهتر خواهد بود. اصل برابری مجازاتها تنها یک امر اعتباری است. زیرا در عمل هر فرد از آن برداشت خاص خود را دارد.» [۶]
پرادل، ژان، تاریخاندیشههای کیفری، ص۵۱، ترجمه علی حسین نجفی ابرندآبادی، نشر سمت، تهران، ۱۳۸۸، چ چهارم.
از برخی آیات قرآن کریم و روایات منقول این اصل برداشت میشود. از جمله آنها آیه ۱۳ سوره حجرات است. در این آیه آمده است: «یا اَیهَا النَّاسُ اِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاکُمْ اِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیر؛ ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم، و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بیتردید، خداوند دانای آگاه است. (ترجمه فولادوند)» بر اساس این آیه، جنسیت، نژاد و طبقه اجتماعی نمیتواند عاملی برای برتری باشد، بلکه تنها عامل برتری و ارزش انسانها نزد خداوند، تقواست. هرکه با تقواتر گرامیتر و مورد احترامتر خواهد بود. چنان چه آیه ۷ و ۸ سوره زلزله نیز به یکی از قوانین الاهی، یعنی برابری مجازات با جرم ارتکابی اشاره دارد. در تاکید بر این اصل میتوان به روایات نیز اشاره داشت. روایتی است که بر اساس آن زنی از اشراف قبیله مخزومی مرتکب سرقت شد. اشراف قریش مجازات او را برای خود سنگین میدیدند، در صدد چاره جویی برآمدند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در پاسخ فرمودند: «آیا در مورد حدی از حدود خداوند شفاعت میکنی؟! بنیاسرائیل بدان سبب نابود شدند که هر گاه در میان آنها بزرگزادهای دزدی میکرد، او را عفو میکردند و هر گاه فقیر و ضعیفی به سرقت مبادرت میورزید او را مجازات مینمودند. سوگند به جان کسی که جان محمد در دست اوست، هرگاه فاطمه دختر محمد دزدی کند، دست او را خواهم برید.» [۹]
جزیری، عبد الرحمن و دیگران، الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت علیهم السلام، ج۵، ص۹، نشر دارالثقلین، سال ۱۴۱۹ ه. ق. چ۱.
۳ - محدوده قانونیمحدوده اصل تساوی مجازاتها در قانون شامل حدود، قصاص و دیات و مجازاتهای تعزیری و بازدارنده میشود. ۳.۱ - حدود، قصاص و دیاتبر اساس دلایل بسیاری که به برخی اشاره شد، تمام افراد دارای حقوق و تکالیف مساوی بوده و ضمانت اجرای تعدی و تجاوز از حقوق و عدم انجام تکالیف برای همه یکنواخت است. در اغلب حدود و قصاص و دیات، این اصل حتی با اصولی مانند اصل فردی کردن مجازات نیز تخصیص نمیخورد. چرا که این مجازاتها در حق تمامی مجرمین و بر حسب مقدار و روش معین شده باید اجرا گردد. [۱۰]
شامبیاتی، هوشنگ، حقوق جزای عمومی، ص۲۷۱.
۳.۲ - مجازاتهای تعزیری و بازدارندهدر مورد تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده که در دست حاکم است وضع قدری متفاوت است. در این قبیل مجازاتها؛ که در بر گیرنده اغلب مجازاتهاست؛ رنج و مشقت مجازات بستگی به شخصیت، موقعیت اجتماعی، امکانات مالی و تاب و تحمل بزهکار قابل تغییر است. چرا که اصل فردی کردن (به موجب اصل فردی کردن مجازاتها مجازات باید با توجه به شخصیت مجرم، جنسیت، سن و شرایط ارتکاب جرم و... درنظر گرفته شود تا موثر و موجب تامین هدف اصلاح گردد.) [۱۱]
نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، ص۳۸۰، تهران، گنج دانش، ۱۳۸۸، چ ۲۷.
مجازاتها اطلاق اصل تساوی مجازاتها را به نوعی تقیید میزند. چرا که رعایت اصل تساوی قانونی در کیفر، منافاتی با انطباق دادن کیفر با شخصیت بزهکار در جهت تهذیب اخلاق، اصلاح، ارعاب و یا مصمم ماندن وی به خودداری از ارتکاب جرم مجدد نیست. چنانچه ماده ۷۲۸ ق. م. ا. به صراحت بدین موضوع اشاره دارد. [۱۲]
گلدوزیان، ایرج، بایستههای حقوق جزای عمومی، ص۳۳۵، نشر میزان، تهران، ۱۳۷۸، چ۳.
(قاضی دادگاه میتواند با ملاحظات خصوصیات جرم و مجرم و دفعات ارتکاب جرم در موقع صدور حکم و در صورت لزوم از مقررات مربوط به تخفیف، تعلیق و مجازاتهای تکمیلی و تبدیلی از قبیل قطع موقت خدمات عمومی حسب مورد استفاده نماید.)۳.۲.۱ - نظری بودندر حقیقت اصل تساوی در مجازاتها بیشتر نظری است تا عملی، زیرا از سویی افراد از موقعیتهائی مختلف برخوردارند. بخصوص شرایط مالی بزهکاران در موارد بسیاری میتواند موجب رهائی آنها و شکستن این اصل باشد. از سوی دیگر هر قاضی در برخورد با افراد به دلیل شخصیت خاص خود به نحو جداگانه برخورد میکند. به هر حال، اصل تساوی را شرایط گوناگون شخص مجرم و موقعیت اجتماعی او، خلق و خوی قاضی، افکار عمومی و بسیاری مسائل دیگر محدود میکند. [۱۳]
نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، ص۳۷۹.
به عنوان مثال، محکومیت به جزای نقدی برای کسی که قادر به پرداخت آن نیست، مجازات شدیدی محسوب میشود؛ در حالی که این کیفر برای مجرمی که ثروتمند است، مجازات خفیفی است. هم چنین زندان برای کسی که همواره در ناز و نعمت به سر برده، سنگین تر و غیر قابل تحمل تر است تا فردی که همیشه از حیث تامین مایحتاج اولیه زندگی در مضیقه بوده است. بنابراین بدون تردید افراد مختلفی که مرتکب یک نوع جرم میشوند دارای شخصیت و تاثیر پذیری یکسان نبوده و بالنتیجه نوع مجازات میبایستی الزاما تابع شخصیت بزهکار باشد، نه منحصرا تابع جرم ارتکابی. به همین جهت است که قانونگذار در پارهای از مواد، خصوصیات شخص بزهکار را در تعیین مجازات مدخلیت داده است. [۱۴]
شامبیاتی، هوشنگ، حقوق جزای عمومی، ص۲۷۲.
چنانچه ماده ۱ قانون تشدید مجازات کلاهبرداری و... مجازات مرتکبین را بسته به مقام و شغل ایشان متفاوت دانسته است.۳.۲.۲ - مفاداصل تساوی مجازات در جرایم تعزیری و بازدارنده گویای این نکته است کیفر هر بزهکاری اعم از زن یا مرد، مطابق با استحقاق او معین شود. به همین مناسبت است که قانونگذار در مقام اعمال تخفیف درباره متهم، هیچ یک از ملاکهای اجتماعی را مد نظر قرار نداده است. بلکه صرفا به مواردی از قبیل گذشت شاکی یا مدعی خصوصی، انگیزه ارتکاب جرم، راهنمایی متهم در کشف جرم، اوضاع و احوال خاص ارتکاب جرم و از این قبیل موارد را مورد ملاحظه قرار داده است. (ماده ۲۲ ق. م. ا.) [۱۵]
مدنی، عارفه، اجرای احکام جزایی، تهران، نشر مجد، ۱۳۷۴، چ اول، ص۳۷.
البته مقررات تخفیف طبق تصریح ماده مذکور دربرگیرنده مجازاتهای تعزیری و بازدارنده است.بدین ترتیب مجازاتهای تعزیری و بازدارنده موضوع مواد ۱۶ و ۱۷ ق. م. ا. تادیب و عقوبت موثر، مستلزم این خواهدبود که در جرائم مشابه و از یک نوع که اشخاص مختلف مرتکب شدهاند، با توجه به عوامل ارتکاب جرم و شخصیت بزهکار و اصلاح وی و اصل فردی کردن مجازات، کیفرهای متناسب و متفاوت تعیین گردد. [۱۶]
گلدوزیان، ایرج، بایستههای حقوق جزای عمومی، ص۳۳۶.
۴ - پانویس
۵ - منبع• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اصل تساوی مجازاتها»، تاریخ بازیابی ۹۹/۴/۲۸. |